در مرام ما رفیقان نیست رسم حذف دوست،هرکه به ادد لیستمان آمد پروفایل تقدیم به اوست

.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
نظر سنجی
دیگر موارد
آمار وب سایت

زن و شوهر جوانى كه تازه ازدواج كرده بودند، براى کسب تجربیات زندگی پیش پیرمردی دانا رفتند.

پيرمرد دانا به حرمت آن زوج جوان از جا برخاست و آنها را كنار خود نشاند... او از مرد جوان پرسيد: چقدر همسرت را دوست دارى؟

مرد جوان لبخندى زد و گفت: تا سرحد مرگ او را دوست دارم و تا ابد هم چنين خواهم بود.

و از همسرش نيز پرسيد: شما چطور؟ به شوهرت تا چه اندازه علاقه دارى؟
... زن، شرمناك تبسمى كرد و گفت: من هم مانند او تا سرحد مرگ دوستش دارم و تا زمان مرگ از او جدا نخواهم شد و هرگز از اين احساسم نسبت به او كاسته نخواهد شد.

پير عاقل تبسمى كرد و گفت: بدانيد كه در طول زندگى تان لحظاتى رخ مى دهد كه از يكديگر تا سرحد مرگ متنفر خواهيد شد و اصلا هيچ نشانه اى از علاقه ی الانتان در دل خود پيدا نخواهيد كرد و حتى حاضر نخواهيد بود كه يك لحظه چهره همديگر را ببينيد! در آن لحظات سخت، عجله نكنيد و بگذاريد ابرهاى ناپايدار نفرت از آسمان عشق شما پراكنده شود و دوباره خورشيد محبت بر كانون گرمتان پرتو افكنى كند.

در آن ايام، اصلا به فكر جدايى نيفتيد و بدانيد كه «تا سرحد مرگ متنفر بودن» تاوانى است كه براى «تا سرحد مرگ دوست داشتن» مى پردازيد.
سعى كنيد در زندگى تان هميشه تعادل را حفظ كنيد





:: موضوعات مرتبط: متفرقه , احساس نامه , ,
:: بازدید از این مطلب : 393
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : sepehr
ت : سه شنبه 9 / 9 / 1393
.
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








تبلیغات
موضوعات
صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی